پرسش :
آیا انقلاب اسلامی توانسته است باعث دینداری مردم شود یا نه؟
پاسخ :
در پاسخ به این سؤال باید بگوییم بدون تردید شکل گیری انقلاب اسلامی دگرگونی و تغییر در ارزش های حاکم بر جامعه را به دنبال داشت و مردم به دنبال بی اعتنایی بلکه مبارزه رژیم ستم شاهی با دین و آموزه های اسلامی با هدف و شعار اسلام خواهی به مقابله با رژیم گذشته پرداخته و زمینه برپایی نظام جمهوری اسلامی را فراهم نمودند و در راستای همین خواست و مطالبه مردم «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»[1] به عنوان یکی از اهداف اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و از اصول محوری قانون اساسی تنظیم «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها بر اساس موازین اسلامی است و این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است».[2] و در این راستا نظام جمهوری اسلامی تلاش نموده است تا زمینه ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی در جامعه فراهم نماید و با مفاسد در بخش های مختلف برخورد کند. برای ارزیابی اینکه آیا نظام جمهوری اسلامی توانسته است موجب دینداری مردم شود یانه؟ لازم است به دو محور اساسی توجه شود
یک محور، اقدامات نظام جمهوری اسلامی در جهت تقویت روحیه دینداری مردم
محور دوم. موانع و آسیب های فراروی این مسأله.
اقدامات نظام جمهوری اسلامی در تقویت روحیه دینداری مردم
در مورد محور نخست لازم به ذکر است مقایسه دینداری مردم پیش از انقلاب و پس از انقلاب گویای نقش انقلاب اسلامی در ترویج ارزش ها و مقابله با ضد ارزشها می باشد، هر چند این تأثیر در همه برهه های تاریخ انقلاب اسلامی به یک میزان نبوده و با شدت و ضعف هایی همراه بوده است. انقلاب اسلامی با تأثیرات شگرف خویش توانست جامعه ایرانی که پیش از انقلاب توسط رژیم گذشته به سمت فساد و قهقرا سوق داده شده بود را بار دیگر زنده کند و وجدان و فطرت خفته آنان را بیدار نماید و از جوانانی که رژیم ستم شاهی در به فساد کشاندن آنها تلاش بسیاری نموده بود، جوانانی بسازد و تربیت کند که در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن در عرصه های مختلف برای کشور جان خویش را فدا نموده و برای نظام افتخار آفرینی کنند.
به عنوان نمونه در بررسی آماری که در زمینه تحول ارزش ها در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی صورت گرفته است[3]و نتیجه ای که از پرسش از تعدادی از پاسخ دهندگان در خصوص سیر تحول ارزش های خاص دینی و عبادی در چهار شاخص فرعی؛ توجه به نماز و عبادت،شرکت درمساجد و حسینیه ها و مراسم مذهبی،توجه به خدا و پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و گرایش به قرآن و معارف اسلامی به دست آمده است این است که از تعداد 225 نفر پاسخ دهنده به این پرسش (شاخص فرعی اول)، تنها 56 نفر توجه به عبادت و نماز را در دوران قبل از انقلاب زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند، حال آنکه تعداد 205 نفر برای سال های اول پس از انقلاب و تعداد 144 نفر برای حال حاضر، توجه به نماز و عبادت را در سطح جامعه زیاد و بسیار زیاد دانسته اند که نشان دهنده این امر است که مقایسه وضع کنونی جامعه با قبل از انقلاب، تحول مثبت و چشمگیری را نشان می دهد اگر چه در مقایسه با سال های اول پس از انقلاب، نمایانگر افول نسبی است. و در زمینه وضعیت شرکت در مساجد، حسینه ها و مراسم مذهبی نیز کمتر از 20 درصد از پاسخ دهندگان شرکت مردم در مراکز و مراسم مذهبی را در سال های قبل از انقلاب، زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند، در حالی که بیش از 90 درصد در مورد سال های اول پس از انقلاب و حدود 55 درصد در مورد وضع کنونی همین ارزیابی را داشته اند. در مورد توجه به خدا و پیامبر(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام نیز از بین 228 پاسخ دهنده، حدود 95 درصد میزان توجه به خدا و معصومین علیهم السلام را در سال های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیاد و بسیار زیاد دانسته اند و نزدیک 70 درصد وضعیت کنونی را چنین ارزیابی نموده اند و کمتر از 27 درصد وضعیت قبل از انقلاب را این گونه دانسته اند و بالاخره در زمینه شاخص چهارم (گرایش به قرآن و معارف اسلامی) تنها 31 نفر از 232 نفر پاسخ دهنده، گرایش به قرآن و معارف اسلامی در سال های قبل از انقلاب، زیاد و بسیار زیاد دانسته اند در حالی که 210 نفر از پاسخ دهندگان، وضع سال های اول پس از انقلاب را و 157 نفر از آنان، وضع حال حاضر را در همین سطح ارزیابی کرده اند. در مجموع شاخص های فرعی مورد بررسی در خصوص سیر تحول ارزش های دینی و عبادی نشان می دهد که به طور کلی ارزش های خاص دینی و عبادی در جامعه ما پس از انقلاب اسلامی دستخوش تحول مثبت و مشهودی شده و فضای فراهم آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش به این شاخص ارزشی را تقویت و تشدید کرده به طوری که تا حال حاضر هم روند مثبت تا حدود زیادی حفظ شده هر چند نسبت به سال های اول پس از انقلاب اسلامی، نشانگر افول نسبی است.[4]
نکته ای که باید در ارزیابی تحول ارزش های دینی بدان توجه داشته باشیم این است که سطح انتظارات و توقعات مردم نسبت به رعایت ارزش ها و دینداری نسبت به پیش از انقلاب بسیار بالاتر رفته و همین «افزایش گرایش جامعه به سمت ارزش های والای اسلامی ـ حداقل در سطح انتظارات و توقعات ـ که خود یکی از برترین و ارزنده ترین آثار فرهنگی انقلاب اسلامی است، موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک های اندازه گیری فضایل و ارزش های جامعه ما برای همه ـ البته با تفاوت در سطح و عمق ـ نسبت به شاخص های قبل از انقلاب، حساس تر و ریزتر شده باشد و خود به خود و ناخودآگاه، اندک ناهنجاری ارزشی جامعه در وضع فعلی، بسیار برجسته تر از مورد مشابه یا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آید و مورد نقادی قرار گیرد».[5]
بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند «اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[6]
مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند «ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».[7]
نظام جمهوری اسلامی کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که بدان اشاره خواهیم کرد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست.
موانع و آسیب های فرا روی تقویت روحیه دینداری مردم
در ارزیابی عملکرد نظام جمهوری اسلامی در مورد تقویت دینداری در میان مردم تنها نمی توان به این محور اکتفا نمود بلکه در کنار توجه به اقدامات و عملکرد نظام در این خصوص باید به موانع وآسیب های فراروی این راه نیز توجه نمود و در مجموع نسبت به میزان تأثیر نظام در دینداری مردم اظهار نظر نمود.
موانع و آسیب های مختلفی در دینداری مردم به ویژه نسل جوان وجود دارد که می توان به این موارد به صورت فهرست وار اشاره نمود:
1. کم توجهی و کوتاهی برخی خانواده ها نسبت به تربیت دینی فرزندان خود و آشنا نمودن آنان با فرهنگ اسلامی و کمرنگ شدن ارزش ها و معیارهای دینی در میان برخی خانواده ها.
2. دنیا گرایی و گرایش به مادیات، هواپرستی و ضعف ایمان در میان برخی افراد.
3. مشکلات و نارسایی های اقتصادی در کشور و در کنار آن کم توجهی به مسائل فرهنگی و تربیت دینی از سوی برخی مسئولین در برخی برهه ها و در گیری های حزبی و جناحی و غافل شدن از مسائل فرهنگی و فقدان دغدغه دینی و فرهنگ دینی در میان برخی از آنان.
4. فقدان برنامه جامع و مدون فرهنگی و دینی و نگاه جامع به تربیت دینی به منظور تقویت باورها و ارزشهای دینی و فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی.
5. تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و تلاش دشمنان برای ضربه زدن به فرهنگ و باورهای دینی مردم به ویژه جوانان و ترویج فرهنگ ابتذال و مادی گرایی با بهره گیری از وسائل مختلف همچون ماهواره ها، اینترنت، رسانه ها، عکس و فیلم و... .
البته با وجود تمامی این موانع و آسیب ها و علی رغم تلاش های دشمنان اسلام و انقلاب که از فرهنگ دینی نظام اسلامی ضربه خورده و بنیان های خویش را در معرض خطر دیده و برای مقابله با نظام اسلامی از هر ابزاری کمک گرفته اند و حجم گسترده ای از تهاجمات را بر علیه انقلاب اسلامی به راه انداخته اند و با وجود تمامی کمبودها و نارسایی ها در حوزه ترویج و تبلیغ معارف دینی و تعمیق فرهنگ دینی، نمی توان نقش و تلاش نظام جمهوری اسلامی در حوزه دین داری و تقویت و تعمیق آن را نادیده گرفت و با تمرکز و بزرگ نمایی ریزش های در این زمینه، رویش های به دست آمده را از نظر دور داشت هر چند رسیدن به نقطه مطلوب و برطرف نمودن کاستی ها و نارسایی ها در این زمینه، نیازمند برنامه ریزی جامع و دقیق و عزم و اراده جدی مسئولان نظام و همراهی مردم است که دور از دسترس نیست.
پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«انّ هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق؛ اسلام دین محکم و استوار خداوند است، با مدارا آن را به پیمایید».[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ انقلاب و ارزش ها، علی ذو علم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380ش.
2ـ دین گریزی چرا؟ دین گرایی چه سان؟ قرآن و نظام تربیتی نسل نو، ابوالفضل ساجدی، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384ش.
3ـ کنکاشی در تغییر ارزش ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عبد الرضا حاجیلری، قم، نشر معارف، 1380ش.
پاورقی ها:
[1]. قانون اساسی، اصل سوم.
[2]. همان، اصل چهارم.
[3]. ر. ک: ذو علم، انقلاب و ارزش ها، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379ش، ص125ـ210.
[4]. همان، ص159ـ163.
[5]. همان، ص209.
[6]. امام خمینی، وصیت نامه الهی ـ سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[7]. حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[8]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص86.
در پاسخ به این سؤال باید بگوییم بدون تردید شکل گیری انقلاب اسلامی دگرگونی و تغییر در ارزش های حاکم بر جامعه را به دنبال داشت و مردم به دنبال بی اعتنایی بلکه مبارزه رژیم ستم شاهی با دین و آموزه های اسلامی با هدف و شعار اسلام خواهی به مقابله با رژیم گذشته پرداخته و زمینه برپایی نظام جمهوری اسلامی را فراهم نمودند و در راستای همین خواست و مطالبه مردم «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»[1] به عنوان یکی از اهداف اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و از اصول محوری قانون اساسی تنظیم «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها بر اساس موازین اسلامی است و این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است».[2] و در این راستا نظام جمهوری اسلامی تلاش نموده است تا زمینه ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی در جامعه فراهم نماید و با مفاسد در بخش های مختلف برخورد کند. برای ارزیابی اینکه آیا نظام جمهوری اسلامی توانسته است موجب دینداری مردم شود یانه؟ لازم است به دو محور اساسی توجه شود
یک محور، اقدامات نظام جمهوری اسلامی در جهت تقویت روحیه دینداری مردم
محور دوم. موانع و آسیب های فراروی این مسأله.
اقدامات نظام جمهوری اسلامی در تقویت روحیه دینداری مردم
در مورد محور نخست لازم به ذکر است مقایسه دینداری مردم پیش از انقلاب و پس از انقلاب گویای نقش انقلاب اسلامی در ترویج ارزش ها و مقابله با ضد ارزشها می باشد، هر چند این تأثیر در همه برهه های تاریخ انقلاب اسلامی به یک میزان نبوده و با شدت و ضعف هایی همراه بوده است. انقلاب اسلامی با تأثیرات شگرف خویش توانست جامعه ایرانی که پیش از انقلاب توسط رژیم گذشته به سمت فساد و قهقرا سوق داده شده بود را بار دیگر زنده کند و وجدان و فطرت خفته آنان را بیدار نماید و از جوانانی که رژیم ستم شاهی در به فساد کشاندن آنها تلاش بسیاری نموده بود، جوانانی بسازد و تربیت کند که در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن در عرصه های مختلف برای کشور جان خویش را فدا نموده و برای نظام افتخار آفرینی کنند.
به عنوان نمونه در بررسی آماری که در زمینه تحول ارزش ها در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی صورت گرفته است[3]و نتیجه ای که از پرسش از تعدادی از پاسخ دهندگان در خصوص سیر تحول ارزش های خاص دینی و عبادی در چهار شاخص فرعی؛ توجه به نماز و عبادت،شرکت درمساجد و حسینیه ها و مراسم مذهبی،توجه به خدا و پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و گرایش به قرآن و معارف اسلامی به دست آمده است این است که از تعداد 225 نفر پاسخ دهنده به این پرسش (شاخص فرعی اول)، تنها 56 نفر توجه به عبادت و نماز را در دوران قبل از انقلاب زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند، حال آنکه تعداد 205 نفر برای سال های اول پس از انقلاب و تعداد 144 نفر برای حال حاضر، توجه به نماز و عبادت را در سطح جامعه زیاد و بسیار زیاد دانسته اند که نشان دهنده این امر است که مقایسه وضع کنونی جامعه با قبل از انقلاب، تحول مثبت و چشمگیری را نشان می دهد اگر چه در مقایسه با سال های اول پس از انقلاب، نمایانگر افول نسبی است. و در زمینه وضعیت شرکت در مساجد، حسینه ها و مراسم مذهبی نیز کمتر از 20 درصد از پاسخ دهندگان شرکت مردم در مراکز و مراسم مذهبی را در سال های قبل از انقلاب، زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند، در حالی که بیش از 90 درصد در مورد سال های اول پس از انقلاب و حدود 55 درصد در مورد وضع کنونی همین ارزیابی را داشته اند. در مورد توجه به خدا و پیامبر(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام نیز از بین 228 پاسخ دهنده، حدود 95 درصد میزان توجه به خدا و معصومین علیهم السلام را در سال های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیاد و بسیار زیاد دانسته اند و نزدیک 70 درصد وضعیت کنونی را چنین ارزیابی نموده اند و کمتر از 27 درصد وضعیت قبل از انقلاب را این گونه دانسته اند و بالاخره در زمینه شاخص چهارم (گرایش به قرآن و معارف اسلامی) تنها 31 نفر از 232 نفر پاسخ دهنده، گرایش به قرآن و معارف اسلامی در سال های قبل از انقلاب، زیاد و بسیار زیاد دانسته اند در حالی که 210 نفر از پاسخ دهندگان، وضع سال های اول پس از انقلاب را و 157 نفر از آنان، وضع حال حاضر را در همین سطح ارزیابی کرده اند. در مجموع شاخص های فرعی مورد بررسی در خصوص سیر تحول ارزش های دینی و عبادی نشان می دهد که به طور کلی ارزش های خاص دینی و عبادی در جامعه ما پس از انقلاب اسلامی دستخوش تحول مثبت و مشهودی شده و فضای فراهم آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش به این شاخص ارزشی را تقویت و تشدید کرده به طوری که تا حال حاضر هم روند مثبت تا حدود زیادی حفظ شده هر چند نسبت به سال های اول پس از انقلاب اسلامی، نشانگر افول نسبی است.[4]
نکته ای که باید در ارزیابی تحول ارزش های دینی بدان توجه داشته باشیم این است که سطح انتظارات و توقعات مردم نسبت به رعایت ارزش ها و دینداری نسبت به پیش از انقلاب بسیار بالاتر رفته و همین «افزایش گرایش جامعه به سمت ارزش های والای اسلامی ـ حداقل در سطح انتظارات و توقعات ـ که خود یکی از برترین و ارزنده ترین آثار فرهنگی انقلاب اسلامی است، موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک های اندازه گیری فضایل و ارزش های جامعه ما برای همه ـ البته با تفاوت در سطح و عمق ـ نسبت به شاخص های قبل از انقلاب، حساس تر و ریزتر شده باشد و خود به خود و ناخودآگاه، اندک ناهنجاری ارزشی جامعه در وضع فعلی، بسیار برجسته تر از مورد مشابه یا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آید و مورد نقادی قرار گیرد».[5]
بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند «اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[6]
مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند «ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».[7]
نظام جمهوری اسلامی کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که بدان اشاره خواهیم کرد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست.
موانع و آسیب های فرا روی تقویت روحیه دینداری مردم
در ارزیابی عملکرد نظام جمهوری اسلامی در مورد تقویت دینداری در میان مردم تنها نمی توان به این محور اکتفا نمود بلکه در کنار توجه به اقدامات و عملکرد نظام در این خصوص باید به موانع وآسیب های فراروی این راه نیز توجه نمود و در مجموع نسبت به میزان تأثیر نظام در دینداری مردم اظهار نظر نمود.
موانع و آسیب های مختلفی در دینداری مردم به ویژه نسل جوان وجود دارد که می توان به این موارد به صورت فهرست وار اشاره نمود:
1. کم توجهی و کوتاهی برخی خانواده ها نسبت به تربیت دینی فرزندان خود و آشنا نمودن آنان با فرهنگ اسلامی و کمرنگ شدن ارزش ها و معیارهای دینی در میان برخی خانواده ها.
2. دنیا گرایی و گرایش به مادیات، هواپرستی و ضعف ایمان در میان برخی افراد.
3. مشکلات و نارسایی های اقتصادی در کشور و در کنار آن کم توجهی به مسائل فرهنگی و تربیت دینی از سوی برخی مسئولین در برخی برهه ها و در گیری های حزبی و جناحی و غافل شدن از مسائل فرهنگی و فقدان دغدغه دینی و فرهنگ دینی در میان برخی از آنان.
4. فقدان برنامه جامع و مدون فرهنگی و دینی و نگاه جامع به تربیت دینی به منظور تقویت باورها و ارزشهای دینی و فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی.
5. تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و تلاش دشمنان برای ضربه زدن به فرهنگ و باورهای دینی مردم به ویژه جوانان و ترویج فرهنگ ابتذال و مادی گرایی با بهره گیری از وسائل مختلف همچون ماهواره ها، اینترنت، رسانه ها، عکس و فیلم و... .
البته با وجود تمامی این موانع و آسیب ها و علی رغم تلاش های دشمنان اسلام و انقلاب که از فرهنگ دینی نظام اسلامی ضربه خورده و بنیان های خویش را در معرض خطر دیده و برای مقابله با نظام اسلامی از هر ابزاری کمک گرفته اند و حجم گسترده ای از تهاجمات را بر علیه انقلاب اسلامی به راه انداخته اند و با وجود تمامی کمبودها و نارسایی ها در حوزه ترویج و تبلیغ معارف دینی و تعمیق فرهنگ دینی، نمی توان نقش و تلاش نظام جمهوری اسلامی در حوزه دین داری و تقویت و تعمیق آن را نادیده گرفت و با تمرکز و بزرگ نمایی ریزش های در این زمینه، رویش های به دست آمده را از نظر دور داشت هر چند رسیدن به نقطه مطلوب و برطرف نمودن کاستی ها و نارسایی ها در این زمینه، نیازمند برنامه ریزی جامع و دقیق و عزم و اراده جدی مسئولان نظام و همراهی مردم است که دور از دسترس نیست.
پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«انّ هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق؛ اسلام دین محکم و استوار خداوند است، با مدارا آن را به پیمایید».[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ انقلاب و ارزش ها، علی ذو علم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380ش.
2ـ دین گریزی چرا؟ دین گرایی چه سان؟ قرآن و نظام تربیتی نسل نو، ابوالفضل ساجدی، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384ش.
3ـ کنکاشی در تغییر ارزش ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عبد الرضا حاجیلری، قم، نشر معارف، 1380ش.
پاورقی ها:
[1]. قانون اساسی، اصل سوم.
[2]. همان، اصل چهارم.
[3]. ر. ک: ذو علم، انقلاب و ارزش ها، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379ش، ص125ـ210.
[4]. همان، ص159ـ163.
[5]. همان، ص209.
[6]. امام خمینی، وصیت نامه الهی ـ سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[7]. حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[8]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص86.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}